- نازک کاری (زُ)
کارهای باریک لطیف مثل گچ بری و باریک سازی های نقاشی. (فرهنگ نظام). آن کاری نازک است که در گچ بری و زرگری و مانند اینها هویدا می گردد. منبت کاری را هم گویند. (آنندراج). عمل نازک کار. رجوع به نازک کار شود
معنی نازک کاری - جستجوی لغت در جدول جو
- نازک کاری
عمل و شغل نازک کار، نجاری توام با ظرافت ازقبیل ساختن تخته نرد النگو کیف زنانه (کردستان مخصوصا سنندج)
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
صنعتگری که کارهای ظریف انجام می دهد، آنکه اشیای ظریف می سازد، استاد بنّا که روکار ساختمان و کارهای سفیدکاری و گچ بری را انجام می دهد
خوب کار کردن، (فرهنگ فارسی معین)، پرکاری، نیکوکاری، نیکوکرداری، (فرهنگ فارسی معین)
(زُ کَ مَ)
لغت نامه دهخدا
نازک میان. کمرباریک. لاغرمیان. که میانی لاغر و باریک و موزون دارد:
پنجۀ بهلۀ نازک کمران
با عدم دست و گریبان شده است.
صائب (آنندراج)
پنجۀ بهلۀ نازک کمران
با عدم دست و گریبان شده است.
صائب (آنندراج)
(زَ / زِ)
لغت نامه دهخدا
تازه کردن کار باغ و جز آن. (آنندراج). نوسازی. تجدید کردن چیزی:
کند داغ کهن را تازه کاری
عجب فصلیست فصل نوبهاران.
باقر کاشی (از آنندراج).
بیا تا دگر تازه کاری کنیم
رخ عیش را غازه کاری کنیم.
ظهوری (ایضاً)
کند داغ کهن را تازه کاری
عجب فصلیست فصل نوبهاران.
باقر کاشی (از آنندراج).
بیا تا دگر تازه کاری کنیم
رخ عیش را غازه کاری کنیم.
ظهوری (ایضاً)
(زُ)
لغت نامه دهخدا
در تداول بنایان، آنکه گچ بدیوار مالد یا گل گچین و امثال آن سازد. بنائی که سفیدکاری و گچ بری کند. بنائی که تنها به گچ کاری پردازد. (یادداشت مؤلف). مقابل سفت کار و کلفت کار
کمرباریک لاغر میان: پنجه بهله نازک کمران با عدم دست و گریبان شده است. (صائب)
بنایی که بدیوار گچ مالد و سفید کاری و گچ بری کند مقابل سفت کار کلفت کار، نجاری که اشیا چوبین ظریف سازد از قبیل تخته نرد النگو کیف زنانه
بنایی که به دیوار گچ مالد و سفیدکاری و گچ بری کند، مقابل سفت کار، کلفت کار، صنعتگری که اشیاء ظریف سازد از قبیل تخته نرد، النگو، کیف زنانه
بی تجربگی، ناآزمودگی، ناشیگری، نوپیشگی
متضاد: کهنه کاری
متضاد: کهنه کاری